محمد دانایی فر - گنبدکاووس
_______________________


در آمدن ماه مبارک رمضان از قوی ترین دواعی برای یاد خداوند و تأمل در اطراف معارف دینی و پرداختن به خود و شئون معنوی وجود انسان است ماه رمضان هدیه ای بوده که خداوند به همه پیروان ادیان ارزانی کرده است و آنها را ملزم نموده تا اگر خود نمی توانند تصمیم بگیرند و براحتی و با محاسبات عقلانی بر سرکشی های نفس و عواطف پیروز شوند و پا بر سر پاره ای از خواسته های مشروع و نامشروع خود بگذارند حداقل به حرمت امرالهی چنین کنند و به دنبال آن آثار و نتایج نیکویش را هم ببینند به همین دلیل است که دراین ماه مجال تقرب بیشتر و نفس آدمی آماده تر و دل او از همه وقت دیگر به خداوند نزدیکتر است.
همانطوریکه در روایات آمده شیاطین در این ماه در زنجیرند، در زنجیر بودن شیطان یا شیاطین بهمان معنا است که نفس آدمی در زنجیر است و آن زنجیر همان خویشتنداری هایی است که در این ماه میسرتر می باشد چرا که آدمی با پا نهادن بر سرپاره ای از خواسته های خود به قدرت مقاومت بیشتری در برابر شیطان دست می یابد به همین دلیل یاد خداوند در این ماه برای آدمی آسانتر، دلپذیرتر و روحبخش تر است.
روزه جولانگاه نمادین اراده مصمم و استوار است و فرصتی است که در آن انسان با پروردگار خود پیوند می یابد و تمام مشکلات آنرا تحمل می کند تا خود را فدای چیزی کند که در پیش پروردگار خود می جوید و آن رضایت و نعمتی است که بدو وعده فرموده است و همانا که خداوند خلف وعده نمی کند.
هدف بزگ روزه تقوی است چه تقوایی است که در دلها بیدار می گردد و این فریضه را محض اطاعت از خدا و برای کسب رضایت الله انجام می دهد تقوی است که چنین دلهایی را از تباه کردن روزه بوسیله انجام گناه نگاه می د ارد هر چند چنین گناهی آن چیزی باشدکه تنها بر دل می گذرد.
مهمترین کار و یا عبادتی که فرد می تواند در این ایام مبارک انجام دهد توبه کردن، طلب عافیت کردن و خدا را بیاد داشتن و بر گناهان گذشته دریغ خوردن و طلب عفو کردن از خداوند است.
در واقع این شبها بهار توبه است و از هر وقت دیگری مطلوبتر است که انسانها به آمرزش خواستن رو بیاورند اگر کسی در این شبها موفق به توبه واقعی شود شب او شب قدر است یعنی دلش و حالش وجانش عوض شده است درواقع اصلی ترین بهره ای که دراین شبهامی توان برد توفیق در توبه است که عبارت است از به خود آمدن و دفتر گذشته خود را ورق زدن به کژیها و نقصها و گناهان خود اعتراف کردن و از خداوند مغفرت خواستن و پشیمانی و تلخی ندامت را تا ژرفای جان احساس کردن و عزم اکید بر ترک گناهان و تغیر مسیر در باقیمانده عمر ورزیدن است توبه پانهادن برگذشته خویش است. ابتدا توبه ازگناه داریم و این نازلترین مرتبه توبه است که البته مرحله فوق العاده مهمی است چرا که مبین و متضمن شجاعت به اعتراف و شجاعت در مقام عمل است، سپس توبه از خیال داریم یعنی بر دل بیگانه را اذن ورود ندادن که هیچ یک از این دو بی مدد خداوند بر نمی آید.
عالمان ما از دو شیوه برای توبه از گناه سخن گفته اند: اول از طریق تأمل در آسیبی که گناه به آدمی وارد می کند و دوم از طریق خجلتی که آدمیان در برابر پروردگار می برند اگر آدمی نگاه پر هیبت خداوند را بر خود احساس نماید و خویشتن را در محضرش ببیند و حقیقت حضور او را باور داشته باشد گناه کاری بس دشوار خواهد بود.
ازطرفی ماه رمضان ممتاز است به خصلت ویژه خود که عبادت باشد در واقع بهار عبادت است.
عبادت یک موضوع فرعی و حاشیه ای زندگی نیست بلکه اولین اصلی است که خداوند بخاطرش کتابها نازل کرده و پیامبران را فرستاده و اولین شعار و پیام هر دعوت الهی این بود که:«خدا را عبادت کنید و از طاغوت دوری گزینید» و آشکارا اعلام نموده که مقصد نهایی از آفرینش انسانها شناخت و عبادت خداوند است«وماخلقت الجن و الانس الا لیعبدون».
امامردم و حتی مسلمانان عبادت را مورد ستم قرار داده آنرا در برداشت و نگرش و عمل از چهره و محتوای حقیقی خارج نمودند.
در نظر عده ای دایره شمول عبادت از شعائر و آئین های معروفی چون نماز، روزه، زکات، حج فراتر نمی رود. انحراف در تصور مفهوم عبادت از خطرناک ترین انحرافاتی بود که نسلهای متأخر مسلمانان گرفتار آن گردیده اند، انسان وقتی که مقایسه ای بعمل می آورد میان مفهوم فراگیر، وسیع و عمیقی که اصحاب از عبادت در ذهن داشته اند و میان مفهوم ضعیف و حقیری که نسلهای متأخر در این باره فهمیدند دیگر تعجب نخواهد کرد که این امت چگونه از اوج رفعت خود سقوط کرد تا در این ورطه ای بیفتد که امروز در آن زندگی می کند و چگونه از رهبری و پیشاهنگی بشریت کناره جست.
مفهوم صحیح عبادت درذهن اصحاب این بود که: مقصود از آفرینش انسان با توجه به گفته پروردگار عبادت است.
این آیه کریمه معنای بسیار مهم و عمیق و فراگیر را برای سراسر زندگی انسان در ذهن مجسم می ساخت که عبادت تنها محدود به شعایر نمی باشد چون وقتی هدف از خلقت برای عبادت ذکر گردیده و اگر این عبادت منحصر به شرایع دینی باشد، چه مقدار از وقت شبانه روز را می گیرد! و چه مقدار از عمر انسان را در بر می گیرد! عنایت خاصی که اسلام به شعائر مبذول داشته است علتش واضح است زیرا ارتباطی پیوسته و تازه میان قلب و خدا پدید می آورند و نیز منزلگاههای تجدید توان اند که فرد از آنها توشه و توانی بر می گیرد که وی را در ادامه راه یاری دهد. از طرفی انسان فرشته نیست که دائماً در حال تسبیح خدا باشد اگر خدا می خواست انسان را به عبادتی همچون ملائکه مکلف گرداند به او توانی همچون توان ملائکه می بخشید و اصلاً نیازی به خلقت جدید نبود چون ملائکه آن وظیفه را انجام میدادند. بلکه خداوند عبادتی متناسب با خلقت و مأموریت انسان بر وی واجب کرد. عبادتی که دامنه اش چنان وسعت می یابد که تمام وجودش را و تمام عمرش را دربرمی گیرد.
«بگو نماز و عبادت و زیستن و مردن من از آن خداونداست که پروردگارجهانیان است و خدا را هیچ شریکی نیست»(انعام 163-162).
این عبادتی است که انسان بدان مکلف شده است که تمام زندگی را دربرمی گیرد پس عبادت تنها منحصر به شعائر نیست بدین معنا که تنها اوقاتی که در آنها این شعائر را ادا کنند اوقات عبادت باشد و سایر اوقات حیاتشان خارج از محدوده عبادت. پس چنان باید احساس کرد که همه زندگی عبادت است.
اگر عبادت به شعائر منحصر گردد اعمال دیگر از دایره عبادت خارج می شوند آن وقت محور اعمال چیز دیگری غیر از دین خواهد بود که همان انگیزه های شخصی خواهد بود.
وقتی که درمیان نسلهای متأخر مفهوم عبادت محدود و تنگ شد و به شعائر منحصر گردید و فعالیتهای عملی روزانه، فعالیتهای سیاسی، اقتصادی و یا اجتماعی از دایره عبادت خارج گردید حرکت جامعه آشفته گردید و انواع مظالم و انحراف در آن رو به فزونی نهاد.
پس برای خروج از این انحطاطی که دامنگیر مسلمین شده در مرحله اول باید این مفاهیم بنیانی اسلام در جامعه اصلاح گردد و آن طوری باید فهمیده شود که به خاطر آن پیامبران آمده و آموزش داده اند و اصحاب نخست آنرا فهمیده اند.